در واقع در دههی ۱۹۷۰ هنگامی که اقتصاد رشد بالایی داشت، بخش مهمی از استقراض خارجی توسط شرکتهای دولتی بود که برای توسعهی صنعتی، استراتژی جایگزینی واردات (import substitution) داشتند. اما از آنجا که ارز با تولید جایگزین واردات بهدست نمیآید، برای بازپرداخت مجبور به استقراض جدید شدند.وضعیت آنها با افزایش شدید نرخهای بهرهی بینالمللی در اواخر دههی ۱۹۷۰ بدتر هم شد و بدهیها از تولید ناخالص برزیل فراتر رفت. در دههی ۱۹۸۰ بحران بدهیها باعث کاهش تشکیل سرمایه بهخصوص توسط بنگاههای دولتی گشت، تولید کاهش یافت و رکود تورمی بر اقتصاد حاکم گشت. نرخ سالانهی تورم بهطور متوسط در دههی ۱۹۷۰ به ۹۴ درصد، در دههی ۱۹۸۰ به ۴۲۲ درصد و در پنج سال ۱۹۹۴-۱۹۹۰ تا ۱۴۰۰ درصد رسید.
برای مطالعه این نوشته به سایت «نقد اقتصاد سیاسی» مراجعه فرمایید: