پرش به محتوا

زنان در سنگر؛ چگونه زنان کمون پاریس را ساختند

مهدی شبانی 

کمون پاریس یک جنبش انقلابیِ سوسیالیستی بود که در سال ۱۸۷۱ مدت کوتاهی بر پاریس حکومت کرد. این کمون پس از شکست فرانسه در جنگ با پروس و در پی شورش همه‌ی ناراضیان با هر مرام و عقیده‌ای تأسیس شد و برنامه‌ای رادیکال برای اصلاحات اجتماعی و اقتصادی داشت. هرچند اعضای «اتحادیه‌ی زنان»، «کمیته‌ی هوشیاری زنان»، کارگران جنسی و دیگر زنان طبقات محروم و حاشیه‌نشین، نقش‌ اصلی را در کمون ایفا کردند اما کمون توسط مردان رهبری می‌شد و زنان اغلب به حاشیه رانده شدند و نامشان در تاریخ گم شد.

آغاز کمون، زنان دربرابر سلاح

پس از شکست فرانسه از پروس، ارتش فرانسه توپ‌های شهر را برای نگهداری روی تپه‌های پاریس جا گذاشت. پس از خروج پروسی‌ها دولت ملی‌گرای فرانسه که عمدتاً از محافظه‌کاران و سلطنت‌طلبان تشکیل می‌شد و میانه‌ی خوشی با طبقه‌ی کارگر پاریس نداشت به ارتش دستور داد تا با برداشتن توپ‌ها، پاریسِ جمهوری‌خواه را خلع سلاح کند.

کمون با یک روز پرهیجان در محله‌های کارگریِ پاریس در ۱۸ مارس ۱۸۷۱ آغاز شد. نیروهای ارتش تا ساعت شش صبح کنترل توپ‌ها را در دست داشتند. اما اسب‌هایی که قرار بود توپ‌ها را از بالای تپه به پایین حمل کنند دیر کردند. به‌لطف این تأخیر پاریسی‌ها از خواب بیدار شدند و برای مقابله با سربازان از تپه‌های مون‌مارتر و بلویل بالا رفتند. در این میان انبوهی از زنان طبقه‌ی کارگر خود را بین توپ‌های گارد ملی (شبه‌نظامیان شهروند) و نیروهای ارتش قرار دادند. زنان، سربازان را به‌خاطر تهدید مردم سرزنش کردند و آنها را به صرف صبحانه دعوت کردند. قبل از اینکه روز تمام شود، سربازان در آشفتگی از پاریس عقب‌نشینی کردند. دو ژنرال فرانسویِ دستگیرشده با فریادهای مشتاقانه‌ی جمعیتی از زنانِ محله دستگیر و اعدام شدند. این‌گونه کمون پاریس شکل گرفت.

در ۷۲ روزی که کمون بر پاریس حکومت کرد، حکم اعدام ملغی و گیوتین‌ها برچیده شد. دستمزد نمایندگان مجلس بر اساس دستمزد روزانه‌ی کارگران عادی تعیین شد. ابزار، اثاثیه و لباس‌هایی که مردم در حین محاصره‌ی ارتش پروس به گرو گذاشته بودند، به‌طور رایگان به صاحبانشان بازگردانده شد. کمون، نظام وظیفه‌ی اجباری را ملغی کرد. کلیسا از دولت جدا شد و تمام دارایی‌های کلیسا به دولت بخشیده شد و دروس دینی از مدارس حذف شد.

زنانِ کمون مشتاق مناظره‌های شبانه بودند. آنها از روی منبرِ کلیساها «دشمنان انقلاب» را محکوم می‌کردند. آنها دشمنان انقلاب را ثروتمندان، کشیشان، راهبه‌ها و مردانی می‌دانستند که از دفاع از شهر دربرابر ارتش خودداری کردند. آنها خواستار ایجاد جمهوری اجتماعی، حقوق برابرِ سیاسی برای زنان، حقوق بازنشستگی برای زنان بیوه‌ی سربازان گارد ملی، و قانون‌شدن طلاق بودند.

زنان به‌طور فعال در کمون مشارکت داشتند. کمیته‌های هوشیاری ایجاد کردند. خواهان آموزش بهتر برای دختران و حقوق برابر برای زنان شدند. مهمات و لباس فرم برای گارد ملی تولید کردند. جان خود را به‌عنوان پرستار و آشپز در میدان‌های جنگ به خطر انداختند. سنگرهای دفاعی در سراسر شهر ساختند و در ماه مه در نبرد نهایی علیه ارتش ورسای در کنار مردان جنگیدند. اما به‌علت سلطه‌ی طرفداران پی‌یر ژوزف پرودون، آنارشیست معروفِ زن‌ستیز، بر شاخه‌ی پاریس «انجمن بین‌المللی کارگران» که از مهم‌ترین سازمان‌های کمون بود، به زنان اجازه‌ی رأی‌دادن یا نامزدی برای مناصب دولتی ندادند.

هرچند زنان می‌توانستند در فعالیت‌های سیاسی شرکت کنند و در کنار مردان در دفاع از کمون بجنگند، اما همچنان در زندگی روزمره با تبعیض و نابرابری مواجه بودند. بسیاری از زنان با دستمزدهای کم، ساعات طولانی کار می‌کردند و همچنان در معرض خشونت و استثمار بودند. 

ظهور جنبش زنان و ریشه‌های مشارکت سیاسی زنان

در سال‌های پایانی قرن نوزدهم، زنان فرانسوی به کارِ بی‌مزدومواجبِ خانه‌داری مشغول بودند. زنانی هم که کار می‌کردند با نابرابری‌ مواجه بودند: برای کار مشابه، مردان دوبرابر زنان حقوق می‌گرفتند. صنایع وابسته به کلیسا از نیروی کار رایگان زنان در صومعه‌ها بهره می‌بردند. گاهی زنان طبقه‌ی کارگر برای تأمین معاش خانواده ناچار به تن‌فروشی می‌شدند.

قبل از شورش پاریس، فمینیست‌های فرانسوی به طیف وسیعی از مسائل مربوط به برابریِ جنسیتی، به‌ویژه برابری سیاسی و حقوقی، می‌پرداختند. قوانین، زنان را از شهروندیِ کامل محروم می‌کرد، زنانِ متأهل را از استقلال جسمانی بی‌بهره می‌ساخت (شوهر از حقوق نامحدودی برای دسترسیِ جنسی به بدن همسرش برخوردار بود) و زنان را بی هیچ حقوقی در کنار «نابالغان … مجرمان و افرادی که از لحاظ ذهنی ضعیف بودند» قرار می‌داد.

در میان اکثر فمینیست‌ها با توجه به خاستگاه اجتماعی‌شان، دو نوع مطالبه قابل تفکیک بود. زنان تحصیل‌کرده عمدتاً بر برابریِ سیاسی و مدنی (حق رأی) تأکید می‌کردند؛ زنان طبقه‌ی کارگر بیشتر بر حقوق برابر و دسترسی به آموزش برای دختران تمرکز می‌کردند.

در دوران کمون، اکثر فمینیست‌ها اهداف حقوق‌محور را کنار گذاشتند. آن‌ها این شورش را پایان نهادهای سرکوبگر قدیمی و آغاز نظم جدید می‌دانستند. انقلاب این فرصت را برای فمینیست‌های طبقه‌ی کارگر، سوسیالیست و آنارشیست فراهم کرد تا ورای اختلافات سیاسی با نابرابری‌های ساختاریِ جنسیتی و طبقاتی مبارزه کنند. زنان کمون، با حمایت برخی از مردان، به مبارزه با موانع جنسیتی در کار، سیاست، مذهب و آموزش‌وپرورش پرداختند.

تعداد کمی از رهبران مرد کمون، به مسائلی که مستقیماً به سرنوشت زنان مربوط می‌شد، اهمیت می‌دادند. هرچند زنان در این دوره به مناصب قدرت دسترسی نداشتند اما بسیاری از اقدامات کمون به حقوق خانواده‌ها و کارگران مربوط می‌شد، از جمله به رسمیت شناختن رابطه‌ی آزاد جنسی (جنبش به زنان بیوه‌، متأهل یا غیر متأهل، و همچنین به فرزندان مشروع یا نامشروعِ آنها مستمری پرداخت می‌کرد). حرکت به سوی حقوق شهروندیِ برابر برای زن و مرد، دسترسی به تحصیل و تسهیل طلاقِ زنان از پیامدهای غیرمستقیم این اقدامات بود.

«زنان عمومی» انقلابیون نوین

در دهم ماه مه ۱۸۷۱ در یک گردهمایی سیاسی در کلیسای سنت-سورینین پاریس، سخنرانی یک کارگر جنسی به نام آماندا حاضران را شگفت‌زده کرد.

En bild som visar konst, tavla, rita, skiss

Automatiskt genererad beskrivning

او پیشنهاد داد که گردانی متشکل از «زنان عمومی» (filles publiques) (کارگران جنسیِ ثبت‌شده در اداره‌ی پلیس) برای دفاع از کمون پاریس دربرابر ارتش فرانسه ایجاد شود: «ما بیش از ۲۵هزار نفریم. خب، اگر آنها ]رهبران کمون[ ما را سازمان‌دهی و مسلح کنند، قدرت ورسایی‌ها را از بین خواهیم برد!» پیشنهاد او با تشویق‌های طولانی همراه شد.

این سخنرانی را پل فونتولیو ثبت کرده است. تاریخ‌نگاران از چنین اسنادی برای نشان‌دادن اهمیت کمون پاریس به‌عنوان لحظه‌ای محوری در مبارزه برای حقوق کارگران، زنان و دیگر گروه‌های به‌حاشیه‌رانده‌شده استفاده کرده‌اند.

برخی از انقلابیون، مانند آنارشیست معروف لوئیز میشل، به‌طور جدی از مشارکت زنان در کمون دفاع می‌کردند و بر نقش بالقوه‌ی کارگران جنسی، به‌ویژه در مبارزه برای رهاییِ اقتصادی، تأکید می‌کردند. اما بسیاری دیگر از فعالان کمون از کمک به کارگران جنسی که در کمیته‌های هوشیاری فعال بودند و حتی در نبرد علیه ارتش ملی فرانسه شرکت می‌کردند، امتناع می‌کردند. هرچند کمون چالش بزرگی دربرابر سلسله‌مراتب بورژواییِ رژیم‌های قبلی بود، اما بسیاری از انقلابیون همچنان نگران بر باد رفتن اخلاق اجتماعیِ رایج بودند.

پیام‌های متناقض حمایت از تن‌فروشی و محکومیتِ آن نمونه‌ای از نگرش‌های متضاد اعضای کمون به نقش زنان، به‌ویژه کارگران جنسی، و حاکی از تداوم اخلاق‌گراییِ جنسیتی است که جنبش‌های انقلابی را برای مدتی طولانی متأثر می‌ساخت.

En bild som visar skiss, rita, tavla, konst

Automatiskt genererad beskrivning

زنانی که کمون را ساختند

به‌رغم این مشکلات، زنان کمون پاریس سهم مهمی در مبارزه برای تغییرات اجتماعی و سیاسی داشتند و راه را برای مبارزه‌های عدالت‌خواهانه و برابری‌طلبانه‌ی نسل‌های بعدی زنان هموار کردند.

برای مثال، می‌توان به الیزا سی، خیاط و مادری مجرد در محله‌ای کارگری در پاریس، اشاره کرد. الیزا تبعیض و سوءاستفاده را، هم از سوی کارفرمایان و هم از طرف مردان جامعه تجربه کرده بود. وقتی او از کمون پاریس باخبر شد، آن را فرصتی مناسب برای مبارزه در راه ایجاد آینده‌ای بهتر برای خود و دخترش شمرد. الیسا به «اتحادیه‌ی زنان» پیوست، یعنی همان گروهی از زنان که برای ارتقای حقوق و نمایندگیِ زنان در کمون تلاش می‌کردند. او در جلسات شرکت کرد، به سازمان‌دهی تظاهرات یاری رساند و حتی در ایجاد سنگرها برای دفاع از کمون دربرابر ارتش فرانسه نقش داشت. پس از سرکوب کمون توسط ارتش فرانسه، الیزا و دیگر زنان با آزار و اذیت و سرکوب بیشتری مواجه شدند. بسیاری دستگیر و زندانی شدند و حتی برخی به‌علت مشارکت در کمون اعدام شدند.

یکی از برجسته‌ترین زنان آن دوران لوئیز میشل بود، معلم و نویسنده‌ای که مدت‌ها درگیر فعالیت‌های فمینیستی و انقلابی بود. میشل به سخنرانی‌های آتشین در دفاع از حقوق زنان شهرت داشت. او نقش مهمی در کمون ایفا کرد و یکی از اعضای اتحادیه‌ی زنان و کمیته‌ی امنیت عمومی بود. او از موقعیت خود برای دفاع از حقوق زنان و فقرا و ترویج آرمان‌های آزادی، برابری و همبستگی در کمون استفاده کرد.

میشل تنها نبود. بسیاری از زنان دیگر، از جمله اعضای اتحادیه‌ی زنان و کمیته‌ی هوشیاری زنان هم برای پیشبرد حقوق زنان در آن دوران تلاش کردند. آنها خواهان دستمزد برابر برای زنان، دسترسی به آموزش و مراقبت‌های بهداشتی و پایان‌دادن به استثمار کارگران جنسی شدند. به نظر این زنان، کمون پاریس فرصتی بود برای به چالش‌کشیدن ساختارهای مردسالارانه و سرمایه‌دارانه‌ای که آنها را مدت‌ها تحت ستم قرار داده بود. آنها کمون را راهی برای ایجاد جامعه‌ای عادلانه‌تر و برابرتر می‌دانستند، جامعه‌ای که در آن هر انسانی، فارغ از جنسیت و طبقه‌، آزاد و با دیگران برابر است